کدام قیمه، کدام ماست؟

۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

حدود نه و نیم شب بود که از خونه جدید خاله‌ام اومدم بیرون. نشستم توی ماشین. از صبح با مامان و بابا و دایی درگیر اسباب‌کشی بودیم. بعدش اون‌ها رفتند خونه و من موندم.

مامان و بابا حال‌وهواشون ردیف بود. کار اسباب‌کشی روون پیش رفت. عصر آرامی خونه خاله داشتم و با فرض اینکه برادرم این‌ها هم ردیف و اوکی بودند، سعادتم کامل بود.
نشستم توی ماشین و فکر کردم که کاش می‌شد در همین لحظه تا طولانی غوطه‌ور موند.

*

چارچوب محدودِ سعادتِ من