Spirited Away کارتون محبوب منه. یک چیز (از بسیاری چیزها) که در مورد این کارتون دوست دارم و میستایمش، کنار هم قرار دادن دو شخصیت مهربان و نامهربان با چهرهای یکسانه که این چهره، با معیارهای ما، چهره دوستنداشتنیای محسوب میشه. در واقع، قسمتی از کارتون که با زنیبا آشنا میشیم، برای من تجربه دوست داشتن چهرهای دوستنداشتنی بود.
*
در دنیایی زندگی میکنیم که زشت یا نامتعارف و دفرمه بودن چهره و بدن، داغ ننگیه که موجب دوری آدمها از فرد زشت/نامتعارف میشه و فیلمها و رمانها هم با همبسته کردن زشتی و دفرمگی با بد/خبیث/بیچاره/عقبمانده بودن، این وضعیت رو تقویت میکنند. دنیایی که آدمها به خاطر ظاهرشون، کم یا زیاد، طرد نشن، آزار نبینند و از مواهب زندگی اجتماعی محروم نشوند (بعضا خیلی زیرپوستی و نامحسوس) رو بیشتر دوست دارم و به همین دلیل، کارتون میازاکی رو هم.
- ۰ نظر
- ۲۶ مرداد ۰۰ ، ۱۳:۳۱